چراغربی هااسلام راتهدیدمی دانند؟
چین بزودی به قدرت برتر جهانی تبدیل خواهد شد اما با این وجود غربی ها با آن مبارزه نمی کنند و فقط به فکر نابودی اسلام هستند. چرا؟
روزنامه "yenisafak" چاپ ترکیه : غربی ها سلطه گری خود بر دنیا را مدیون توانایی خود بر اعمال کنترل بر دنیای اسلام هستند .
آنچنان که تصور و ادعا می شود این اعمال کنترل فقط به دلیل تحت کنترل داشتن منابع غنی نفت و گاز نیست .
تحلیلگران , استراتژیست ها و آکادمیسین هایی که در کانال های تلویزیونی به ارائه تفاسیر می پردازند دائما می گویند که غربی ها , دنیای اسلام را به دلیل داشتن میدان های غنی نفت و گاز تحت کنترل می گیرند .
آیا واقعا چنین است ؟
این نگرش تا حدودی صحیح است . اما نگرانی اصلی غربی ها این نیست.
اگر نگرانی اصلی غربی ها این می بود سعی می کردند چین را به آشوب بکشند , هرطور شده آن را متوقف نمایند و تمام توان خود را برای ممانعت از آمدن چین به این مناطق بکار می گرفتند. زیرا بر اساس تحقیقات و گزارش هایی که خود غربی ها منتشر کرده اند در 25 الی 30 سال آینده قدرت چین از آمریکا بیشتر خواهد شد و به بزرگترین قدرت مادی جهان تبدیل خواهد شد .
سئوالی که از پرسیدن آن طفره رفتیم یا نتوانستیم بپرسیم این است که : چرا غربی ها به عوض مبارزه با چین که در آینده نزدیک به قدرت برتر جهان تبدیل خواهد شد , با اسلام مبارزه می کنند و می خواهند دنیای اسلام را به جوی خون تبدیل کنند؟
چرا در شرایطی که دنیای اسلام یکی از سخت ترین دوران خود را می گذراند چیزی به نام اسلام هراسی را ابداع می کنند و چیزی به نام چین هراسی ابداع نمی کنند ؟
سئوال مهمی است . مهمترین سئوالی که باید پیگیری شود همین است. دلیل اینکه غرب با چین مبارزه نمی کند این است که چین باید کاپیتالیستی بشود , نقاط مقاومت خود که از کنفوسیونیزم و تجارب فرهنگی عمیق خود نشأت می گیرد را از دست بدهد , ادعای فرهنگی نداشته باشد , وارد نظام جهانی شود , خلاصه این که باید خوابانیده و بلعیده شود.
چین , سلطه گرایی غربی را تهدید نمی کند , بلکه برعکس , از ادعاهای خود دست می کشد , هم وارد نظام جهانی می شود و به این ترتیب باعث تحکیم نظام جهانی می شود .
خلاصه این که , چین نمی آید بلکه برای نابود شدن می آید ...
وضعیت فلج ذهنی
به همین دلیل است که کاپیتالیستی شدن چین , هندوستان و ژاپن باعث وحشت غربی ها نمی شود بلکه باعث شادی آنها می شود .
زیرا غربی ها می بینند که بغیر از دنیای اسلام , توانسته اند تمامی بازیگران شرق را با فسیل کردن دینشان به زانو درآورند و نقاط مقاومت آنها را درهم بشکنند اما فقط نتوانسته اند اسلام را ازبین ببرند و به زانو دربیاورند , آنها مشاهده می کنند که نتوانسته اند نقاط مقاومت دنیای اسلام را از بین ببرند.
به همین دلیل نیز , دنیای اسلام و بخصوص اسلام را بزرگترین مانع و تهدید در مقابل سلطه گری جهانی خود می بینند . بر این اساس نیز , تمام استراتژی خود را بکار می گیرند تا با اجرای هزاران پروژه در دراخل و خارج و ابداع ادیان موازی , از پا گرفتن دوباره اسلام جلوگیری نمایند و آن را تغییر دهند .
این که تحلیلگران , استراتژیست ها و آکادمیسین های ترکیه در کانال های تلویزیونی دلیل استقرار غربی ها در دنیای اسلام را فقط وجود منابع غنی نفت و گاز در این مناطق اعلام می کنند نشانه وضعیت فلج ذهنی است .
علاوه بر این , حمایت نویسندگان و آکادمیسین های محافل اسلامی از این دلیل و تاکید آنها بر آن , جای بسی تامل است .
دکترین بوش: استراتژی به زانو درآوردن اسلام
آنچه که در منطقه روی می دهد با دلایل مادی توجیه می شود . درحالی که خود غربی ها نیز بعضی اوقات در بیان دلیل محاصره دنیای اسلام از اعتراف کردن دریغ نمی کنند.
بعنوان مثال , در استراتژی امنیت ملی آمریکا که توسط بوش , رئیش جمهور وقت آمریکا در سال 2004 منتشر گردید و به عنوان دکترین بوش شناخته می شود گفته شده است که هدف اساسی استقرار غربی ها در منطقه , کنترل بر نفت و گاز نیست بلکه هدف , به زانو درآوردن اسلام است که سلطه گری غرب را تهدید می کند .
همچنانکه بارها تکرار کرده ام , باید در میادین بنیادی همچون اندیشه , هنر , فرهنگ و رسانه بخوبی کار کرد و مواظب دام ها بود و راست قامت ...
آنوقت است که می توانیم بازی غربی ها را خنثی کنیم و قدم به قدم به اذن خدا , بازی خودمان را به پیش ببریم.
منبع: yenisafak
ترجمه سرویس بین الملل اساس نیوز / هلاکوئی - پایگاه خبری اهل سنت ایران وسیاست