برخوردجالب"داش ابرام"باجوان نوارفروش
حدود صد تا نوار بود. هر کدوم پنج تومن پولش بود. ابراهیم دست کرد توی جیبش و گفت: «این هزار تومان پول حلال. برو با این پول کار و کاسبی حلال راه بنداز» جوان داشت بال درمیآورد. از خوشحالی نمیدونست چی کار کنه. صورت ابراهیم رو بوسید.